Web Analytics Made Easy - Statcounter

همایون اسعدیان پس از ۱۰ سال فعالیت سینمایی به تلویزیون بازگشته است تا سریال تاریخی «لحظه گرگ و میش» را بسازد. این سریال در ژانر اجتماعی سه دهه از تاریخ ـ از سال ۶۰ تا کنون ـ را روایت می‌کند. این کارگردان با اشاره به دشواری‌های ساخت سریال‌های تاریخی، می‌گوید: کاش آن موقع که تلویزیون گفت این سریال را بساز، یک نه گفته بودم و دچار این مشکلات نمی‌شدم! اینجا هالیوود نیست که خیابان ۱۹۳۰ آمریکا را بسازند.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

همایون اسعدیان در گفت‌وگو با ایسنا درباره همکاری‌اش با تلویزیون پس از ۱۰ سال فعالیت سینمایی آن هم در شرایطی که تلویزیون این روزها با مشکلات مالی مواجه است، توضیح داد:‌ درست است تلویزیون این روزها با مشکلات مالی مواجه است، آخرین سریال تلویزیونی من «راه بی‌پایان» بود که به ۱۰ سال پیش برمی‌گردد و پس از آن هم سه تله‌فیلم ساختم و پس از آن دیگر با تلویزیون کار نکردم. مقدمات ساخت پروژه «لحظه گرگ و میش» دو سال و نیم پیش آماده شد. آن موقع من جزو اعضای شورای بررسی طرح و فیلمنامه سیمافیلم بودم و این طرح از طرف آقای طاهری و خانم انوری‌زاده آمد و خودم هم جزو علاقه‌مندان به طرح بودم که فکر کردم طرح مثبتی است و می‌تواند کار خوبی شود. با طرح موافقت شد و قرار شد آن را بازنویسی کنیم.

به پیشنهاد محمودرضا تخشید پذیرفتم سریال را بسازم

او درباره روند ساخت سریال «ساعت گرگ و میش» یادآور شد: از طرف سیمافیلم من را به عنوان مشاور پروژه گذاشتند که با فیلمنامه‌نویس گفت‌وگو کنم و با یکدیگر کار را پیش ببریم. بعد از مدتی مدیر وقت سیمافیلم (محمودرضا تخشید)، پیشنهاد کرد که اگر دوست دارم می‌توانم این سریال را خودم بسازم که ای کاش یک نه گفته بودم و دچار این مشکلات نمی‌شدم. پذیرفتم اما گفتم اگر فیلمنامه آن چیزی باشد که من می‌خواهم آن را می‌پذیرم ولی واقعا جدای از شوخی اگر یک نه گفته بودم راحت می‌شدم چرا که کار بسیار دشوار است و مجموعه‌ای از عوامل، ساخت پروژه‌های تاریخی را دشوار می‌کند. بحث‌های مالی تلویزیون به یک طرف که ظاهرا تلویزیون پس از دوره‌ای که ولنگ و باز پیش می‌رفت، حالا می‌خواهد سفت بگیرد. از طرفی برآوردها پایین آمده است و برآوردهایی که عنوان می‌شود واقعی نیست، طبیعتا به عوامل ساخت مجموعه‌ها فشار وارد می‌شود.

اسعدیان با اشاره به برآوردهای مالی در قالب ساخت پروژه‌ها مطرح کرد: ما همیشه در حال افراط و تفریط هستیم. از یک طرف چند سال رقم‌های عجیب و غریب داریم و پس از آن یک دفعه باز رقم‌های عجیب و غریب منفی داریم.

دشواری‌های بازسازی دهه‌ی شصت

این کارگردان با اشاره به دشواری‌های ساخت سریال‌های تاریخی مطرح کرد:‌ فکر می‌کنم اساسا در کشور ما برای این نوع کارهای تاریخی که به چشم نمی‌آید شرایط مناسبی وجود ندارد. ما یک شهرک سینمایی غزالی داریم و چهار کاخ قدیمی که سریال‌هایی که مربوط به دوره پهلوی اول و یا اواخر قاجار است ساختنش بسیار راحت است چرا که دکوری دارند که روی آن کار ساخته می‌شود. اما در کارهایی که مجبور می‌شویم به سه ـ چهار دهه گذشته برویم که نه دکوری برای آن وجود دارد و نه دیگر در تهران فعلی می‌توانید دهه ۶۰ را بگیرد، کار دشوار می‌شود.

اسعدیان گفت: در حال حاضر برای ثبت یک سکانس از دهه ۶۰ باید بگردید و مکان‌هایی را پیدا کنید که ۵۰ متر آن با دهه ۶۰ فرق نکرده باشد. با بدبختی این اتفاق می‌افتد در نهایت هم به اعتقاد من چیز خوبی از آب درنمی‌آید.

کارگردان «طلا و مس» در عین حال درباره دشواری‌ بازسازی فضاهای دهه ۶۰ در دوره معاصر، اظهار کرد: اینجا هالیوود نیست که خیابان ۱۹۳۰ آمریکا را می‌سازند و البته از جلوه‌های ویژه هم کمک می‌گیرند. به گونه‌ای که شما واقعا شهر نیویورک ۱۹۳۰ را می‌بینید. اما ما در اینجا از خیابان‌ها، کوچه‌ها، مغازه‌های کنار هم و ماشین‌های قدیمی تکه‌برداری داریم و باقی کار را هم در داخل و فضای بسته می‌گذرانیم و این کار ما را دشوارتر می‌کند. در نهایت هم هزینه‌بر و زمان‌بر است و اینکه در پایان دلچرکین هستی، وقتی احساس می‌کنی فضای دهه ۶۰ را نمی‌توانی نشان دهی.

وی سپس یادآور شد:‌ همه جای تهران آنقدر تغییر کرده است که هیچ شباهتی حتی به دهه ۸۰ هم ندارد چه برسد به دهه ۶۰. متأسفانه ما هنوز به صورت آماتوری کار می‌کنیم.

اسعدیان پس از بیان مطالب بالا، درباره‌ی لزوم ساخت شهرک سینمایی جدید نیز اظهار نظر کرد: ساخت شهرک سینمایی کار کلانی است و با وجود آن دیگر نیاز نیست که ما به شکل آماتور کار کنیم. در حال حاضر در شهرک سینمایی غزالی برای سریال «سرزمین کهن» کمال تبریزی قسمت جلویی دانشگاه را بازسازی کردند یا مثلا برای سریال «معمای شاه» بخش‌هایی از میدان شهدا (ژاله سابق) ساخته شد. اگر از هالیوود صحبت می‌کنیم، با تغییر چهار لته تمام فضاها عوض می‌شود؛ بنابراین کار سیستم، صنعتی است و متأسفانه ما هنوز آماتوری کار می‌کنیم. در این زمینه به مدیران تلویزیون هم گفتم این‌ها مشکلاتی است که اگر در حال حاضر در شورای طرح و برنامه پیشنهاد ساخت سریالی برای دهه ۶۰ را می‌دادند آن را رد می‌کردم؛ چرا که نه مدیران را به دردسر می‌انداختم و نه تولیدکنندگان را.

کارگردان کندکاری هستم

او درباره دشواری انتخاب لوکیشن‌هایی که دهه ۶۰ را به تصویر می‌کشند نیز گفت: پیدا کردن جاهایی که دهه ۶۰ را به تصویر بکشیم بسیار دشوار است. ما در قسمت اول چینش یک دارالترجمه را داریم. دارالترجمه ظاهرا یک آپارتمان با چهار میز و صندلی و آدم‌هایی است که ترجمه می‌کنند اما الان هیچ شباهتی به دهه ۶۰ ندارد. دستگاه تایپ و فکس عوض شده و کاملا تغییر کرده است. ما برای به تصویر کشیدن دارالترجمه در دهه ۶۰ هر جا که کار کردیم آپارتمان را خالی کردیم و دکور زدیم. در حال حاضر نیز در خانه‌ای که یکی از لوکیشن‌های اصلی است کاملا این خانه را خالی و آن را بازسازی کرده‌ایم. ما هیچ جایی را نمی‌توانیم در شرایط واقعی فیلمبرداری کنیم. برای همین همه لحظات ساخته می‌شود اما هیچ کدام را به شکل واقعی نداریم. به جز دانشکده دامپزشکی که هیچ فرقی با دوره رضاشاه نکرده است. مابقی همه را تغییر داده‌ایم.

انتخاب بازیگران جدید از میان ۳۵۰۰ متقاضی

این کارگردان در ادامه گفت‌وگوی خود با اشاره به مشکلات متعدد دیگر در ساخت سریال‌های تاریخی گفت: به دلیل اینکه قرار است یک خانواده را در سه دهه نشان دهیم چیزی حدود پنج الی شش ماه انرژی و وقت‌مان را بر روی یک فراخوان گذاشتیم. فراخوانی که در آن حدود ۳۵۰۰ نفر دختر و پسر جوان شرکت کرده بودند. در این فراخوان ما نیاز به بازیگرانی داشتیم که از سن ۲۰ سالگی تا ۵۰ سالگی از آن‌ها استفاده کنیم که خود گریم آن‌ها با بضاعت سریال‌سازی ما به لحاظ اقتصادی صرف کند. به دلیل اینکه خود این کارها زمان‌بر است و راندمان کار را پایین می‌آورد.

او با اشاره به اینکه تست‌های زیادی در بازیگران جدید به سریال «لحظه گرگ و میش» انجام شده است، یادآور شد: این تست‌ها در کار هم دردسر ایجاد می‌کند، چرا که ما سال به سال جلو نمی‌رویم و در همین خانه قدیمی که یکی از لوکیشن‌های اصلی ما در دهه ۶۰ است رج می‌زنیم و سال‌های مختلف را نشان می‌دهیم. از طرفی باید حواسمان باشد که گریم‌ها مشکل جابه‌جایی نداشته باشد.

اگر کارهایم آبرومندانه باشد کفایت می‌کند

اسعدیان با اعتقاد بر اینکه سریال‌های تاریخی در عین حال که سنگین هستند معمولا به چشم نمی‌آیند، اظهار کرد: ساخت سریال‌ تاریخی واقعا کار سنگین و انرژی‌بری است. امیدوارم از عهده ساخت این سریال به گونه‌ای بربیایم،‌ نمی‌گویم کار درخشانی شود چرا که سنم به جایی رسیده است که فکر می‌کنم اگر کارهایم آبرومندانه باشد، کفایت می‌کند.

اسعدیان که در پشت صحنه سریال «لحظه گرگ و میش» با خبرنگار ایسنا گفت‌وگو می‌کرد، در پاسخ به اینکه آیا این سریال هم از جنس کارهای سینمایی‌اش خواهد بود،‌ اظهار کرد:‌ این سریال هم از جنس همان کارهاست. ما قرار است خانواده‌ای را طی سه دهه نشان دهیم. اول از اینکه سریال خیلی پرحادثه نیست، مثلا از ابتدا با یک معما روبرو شوید یا با یک قتل و حادثه. امیدوارم بتوانیم در بستر این خانواده تحولات اجتماعی‌مان را در این سه دهه ببینیم. ما دهه ۶۰ را داریم و دهه ۷۰ و ۸۰ که جامعه ایران در این سه دهه تغییرات بسیاری کرده است. منظورم از این تغییرات خیابان‌ها نیست بلکه تغییرات وجودی آدم‌ها بوده است. امیدواریم در بستر این خانواده، بتوانیم سرکی هم به تغییرات اجتماعی که صورت گرفته بکشیم.

«لحظه گرگ و میش» ۶۰ قسمتی می‌شود

این کارگردان درباره تعداد قسمت‌های پیش‌بینی شده برای سریال «لحظه گرگ و میش» و مدت زمانی که ساخت آن به طول می‌انجامد، گفت: این سریال حدودا ۵۰ الی ۶۰ قسمت پیش‌بینی می‌شود. نگارش کار به اتمام رسیده است اما نگارش فیلمنامه قسمتی ادامه دارد. در حال حاضر نیز ۱۵ قسمت آماده است و مابقی قرار است برای دهه بعد آماده شود.

چرا در این سریال تاریخی از بازیگران جدید استفاده شده است؟

اسعدیان همچنین درباره‌ی چینش بازیگران و حاشیه‌های حذف فاطمه معتمدآریا، اظهار کرد: برخلاف علاقه مدیران تلویزیون که از دست ما هم دلخور هستند، ما بازیگر چهره در این سریال خیلی کم داریم. فراخوانی دادیم و از میان ۳۵۰۰ نفر، ۷۰۰ نفر را در دفتر تست جداگانه گرفتیم. عموم بازیگران این سریال یا جدید هستند و یا نیمه جدید که خیلی شناخته شده نیستند. به جز کاراکتر مادر و نقش اصلی سریال که فاطمه گودرزی آن را ایفا می‌کند، مابقی بازیگران جدید هستند؛ البته برخی بازیگران دیگر نیز در این سریال شناخته‌شده‌تر هستند. برای همین این چینش کمی کار ما را سخت‌ می‌کند چرا که شما با چهار بازیگر ستاره می‌توانید تماشاگر را سرگرم کنید و جلو بروید اما وقتی بازیگران شما اسم و رسم‌دار نباشند خصوصا بازیگران جوان کمی کار نگران‌کننده می‌شود به جهت اینکه قصه باید جذاب باشد که کار دیده شود.

این کارگردان درباره دلایل استفاده از بازیگران جدید در سریال تاریخی‌اش نیز توضیح داد: دلیل این قضیه این بود که اولا ما در این سن بازیگران شناخته شده زیاد نداشتیم از طرفی بسیاری از بازیگران شناخته شده ما یا علاقه به بازی در تلویزیون را ندارند و یا خیلی‌ها هم حاضر نیستند کار یک ساله در تلویزیون انجام دهند چرا که احساس می‌کنند در یک سال ممکن است موقعیت سینمایی‌شان را از دست بدهند و خود این‌ها باعث می‌شود که پاسخ‌هایشان محترمانه منفی باشد.

علت قطع همکاری با فاطمه معتمدآریا در «لحظه گرگ و میش»

وی درباره عدم حضور فاطمه معتمدآریا در سریال خود گفت: با خانم فاطمه معتمدآریا توافقاتمان را کرده بودیم. ایشان قرار بود در سریال حضور داشته باشند اما برخلاف جوسازی‌هایی که انجام شد مبنی بر اینکه ایشان ظاهرا ممنوع‌التصویر هستند، ممنوع‌التصویر نیستند بلکه ما بر روی مواردی از فیلمنامه با ایشان به توافق نرسیدیم. از طرفی ایشان برنامه‌هایی برای سفرهای خارجی داشتند و ما احساس کردیم که امکان همکاری با هم را نداریم و این تصمیم ارتباطی به این نداشت که ایشان ممنوع‌التصویرند چرا که تلویزیون هم از این بازیگر استقبال کرده بود و هیچ مشکلی برای حضور ایشان نداشت. بنابراین پس از آنکه دیدیم با خانم معتمدآریا نمی‌توانیم همکاری کنیم از خانم فاطمه گودرزی برای کار دعوت کردیم.

۱۴ ماه «لحظه گرگ و میش»

همایون اسعدیان در بخش پایانی گفت‌وگوی خود درباره‌ی آماده‌سازی و زمان پخش سریال «لحظه گرگ و میش» به ایسنا گفت: حدود ۱۴ ماه برای ساخت این سریال زمان پیش‌بینی کرده‌ایم. به طور کلی کارگردان کندکاری هستم و به نظر هم زمان بیشتری خواهد برد چرا که کار بسیار دشوار است ولی پخش آن برای تلویزیون سال ۹۷ از شبکه سه سیما مطرح شده است. خوشبختانه به ما نگفته‌اند که سه ماه دیگر کار باید پخش شود.

انتهای پیام

منبع: ایسنا

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.isna.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «ایسنا» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۷۹۸۹۸۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

شنیدن ملودی های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب

دریافت 113 MB

خبرگزاری مهر-گروه هنر-علیرضا سعیدی؛ کارکرد تیتراژ چیزی شبیه به جلد کتاب است که طراحش تلاش می‌کند با انتخاب عناصر، فرم‌ها و چینش‌ها با کمک گرافیک و موسیقی مخاطب یک اثر را در جریان موضوع قرار دهد. شرایطی که گاهی بسیار نکته‌سنج، اندیشمندانه و حساب‌شده پیش روی مخاطبان قرار می‌گیرد و گاهی هم به قدری سردستانه و از روی ادای یک تکلیف اجباری ساخته می‌شود که بیننده را از اساس از یک اثر تصویری دور می‌کند.

آنچه بهانه‌ای شد تا بار دیگر رجعتی به کلیدواژه «تیتراژ» داشته باشیم، مروری بر ماندگارترین و خاطره‌سازترین موسیقی‌های مربوط به برخی برنامه‌ها و آثار سینمایی و تلویزیونی است که برای بسیاری از مخاطبان دربرگیرنده خاطرات تلخ و شیرینی است و رجوع دوباره به آن‌ها برای ما در هر شرایطی می‌تواند یک دنیا خاطره به همراه داشته باشد. خاطره‌بازی پس از آغاز و انتشار در نوروز ۱۴۰۰ و استقبال مخاطبان از آن، ما را بر آن داشت در قالب یک خاطره‌بازی هفتگی در روزهای جمعه هر هفته، روح و ذهن‌مان را به آن بسپاریم و از معبر آن به سال‌هایی که حال‌مان بهتر از این روزهای پردردسر بود، برویم.

«خاطره بازی تیتراژهای ماندگار» عنوان سلسله گزارشی آرشیوی با همین رویکرد است که به‌صورت هفتگی می‌توانید در گروه هنر خبرگزاری مهر آن را دنبال کنید.

در صدوپانزدهمین شماره از این روایت رسانه‌ای به سراغ موسیقی متن و تیتراژ سریال ماندگار «رعنا» به کارگردانی داود میرباقری و آهنگسازی شریف لطفی رفتیم که به سال ۱۳۶۹ از شبکه اول سیما در قالب یک سریال هشت قسمتی پیش روی مخاطبان قرار گرفت. مجموعه ای که به نوعی دومین سریال داود میرباقری بعد از سریال «گرگها» در مقام کارگردانی محسوب می شد و نشان داد که این کارگردان با تجربه و مخاطب شناس تلویزیون و سینما از همان ابتدا به موسیقی همواره به عنوان عنصری مهم، موثر و مولف برای جذب مخاطبان و ارایه محتوا نگاه می کند و در این چارچوب تلاش دارد تا از بهترین ها برای ساخت و طراحی موسیقی پروژه های خود استفاده کند.

سریال «رعنا» قصه بخشی از زندگی رعنا، دختر مردی به نام سنایی از صابون‌پزهای قدیمی تهران است. پس از چندی دانایی که دبیر آموزش و پرورش است به خواستگاری رعنا آمده و با وجود مخالفت‌های منصور (برادر رعنا) با او ازدواج می‌کند. اما پس از گذشت مدتی دانایی به دلیل شرکت در فعالیت‌های سیاسی دستگیر و روانه زندان و کشته می‌شود. پس از سال‌ها پسر رعنا که به شدت در حال مبارزه با رژیم پهلوی در سال ۱۳۵۷ است، در یک درگیری خیابانی مفقود می‌شود. رعنا و دخترش به دنبال یافتن او هستند که ماجراهایی از گذشته دوباره زنده می شود.

گلچهره سجادیه در نقش رعنا، بهزاد فراهانی در نقش دایی منصور، سعید نیکپور در نقش جواد دانایی، رویا تیموریان در نقش تهمینه دانایی، رسول نجفیان در نقش پوریا، پرویز پرستویی در نقش رسول نجفی، فاطمه گودرزی در نقش مریم، حسین پناهی، مهری مهرنیا، فرخ لقا هوشمند، اسماعیل شنگله، محمد کاسبی، مهری ودادیان، بهمن زرین پور، علی اوسیوند، عیسی صفایی، عزیزالله هنرآموز و محمدتقی شریفی بازیگریان سریال «رعنا» بودند که بسیاری از آنها تاکنون همچنان در پروژه های داود میرباقری جزو بازیگران اصلی و ثابت محسوب می شوند و در آن دوران توانستند به واسطه حضور در این سریال موقعیت های خوبی را در عرصه تصویر به دست آورند.

جبار آذین منتقد چندی پیش در گفت‌وگو با خبرنگار مهر، پیرامون این مجموعه گفته بود: «رعنا» تجربه نمایشی جدیدی برای داود میرباقری و تلویزیون بود. این مجموعه برگرفته از فضای اجتماعی و سیاسی آن دوران ساخت شد. رعنا جزو کارهای خوب و پرخاطره تلویزیون از یک کارگردان متبحر در عرصه سینما، تئاتر و تلویزیون سال‌های بعد کشور است. ساختار نمایشی خوب و شخصیت‌ پردازی‌های اصولی، مقبول و دیالوگ‌های خوب از امتیازهای مجموعه «رعنا» بود و میرباقری را در تولید کارهای تلویزیون توانا و خوش فکر نشان داد. این در حالی است که استفاده از بازیگران تئاتری و معرفی یک چهره مستعد که بعدها در سینمای ایران به عنوان بازیگری قدرتمند و محترم شهرت یافت (رویا تیموریان) و بهره‌گیری از دکورهای تلویزیونی حجیم و مناسب، متن خوب و بازی‌های روان از ویژگی‌های «رعنا» محسوب می‌شود. تمام امتیازهای هنری و فنی «رعنا» آن را اثری دیدنی ساخته بود تا مضامین خوب را واگویه کند و از عشق‌ها، رشادت‌ها، مبارزه‌ها، آرمان‌ها، تلخی‌ها و شیرینی‌ها بگوید و چه خوب هم در آن سال‌های کم رونقی تلویزیون اینها گفته شد و همین‌ها «رعنا» را با تجربه اندوزی‌هایش در اذهان به یادگار گذاشت.

اما یکی از ویژگی های مهم و موثر سریال تلویزیونی «رعنا» موسیقی تیتراژ و متن این مجموعه داستانی به آهنگسازی شریف لطفی بود که به دلیل طراحی یک تیتراژ متفاوت که در آن دوران بدعتی جدید به حساب می آمد توانست یکی از مولفه های مهم در ماندگاری آن تا به امروز به حساب آید. آن هنگام که ابتدا تصویر گلچهره سجادیه به عنوان بازیگر اول سریال روی یک تصویرگرافیکی شبیه به الواح تاریخی نمایان می شود و پس از آن عبارت «رعنا» در قالب لوگوتایپی متفاوت به نمایش در می آید. فضایی که موسیقی نقش مکمل را ایفا می کند و چارچوبی را پیش روی مخاطب قرار می دهد که دربرگیرنده حس و حال متفاوتی است.

موسیقی که به واسطه توجه لطفی به عنوان یک آهنگساز مولف و کهنه کار موسیقی کشورمان که سوابق آکادمیک او در عرصه موسیقی معرف تجربه بالای اوست، تلاش کرده تا ضمن توجه به مولفه های موسیقی ایرانی و ارایه درستی از آفرینش و خلاقیت در این نوع موسیقی با به کارگیری روش های نوین برای در خدمت محتوای اثر بودن، موسیقی تیتراژ متفاوت و خلاقانه ای را ارایه دهد. موسیقی که داود میرباقری همواره روی موسیقی به عنوان یکی از نقاط عطف و تاثیرگذار آثارش به آن توجه دارد و می کوشد تا در هر پروژه اش از این مولفه به درست ترین و علمی ترین شکل ممکن استفاده کند. آن چنان که اگر نیم نگاهی به کارنامه فعالیت های او داشته باشیم متوجه چنین رسالتی می شویم که اغلب موسیقی هایش توانسته اند تبدیل به ماندگارترین ها شوند.

طبیعتا در ساخت چنین موسیقی که بتواند دربرگیرنده مولفه های درست و اصولی از موسیقی متن باشد این نوازندگان هستند که بعد از آهنگسازی و ملودی پردازی نقش مهمی را ایفا می کنند. مسیری که به واسطه حضور هنرمندانی چون ابراهیم لطفی نوازنده ویولن، عباس ظهیرالدینی نوازنده ویولنسل، فرشید حفظی فرد نوازنده ابوا، شریف لطفی و حسین میرزایی نوازنده هورن، عبدالنقی افشارنیا نوازنده نی، مهرداد دلنوازی و شهریار فریوسفی نوازندگان تار، فریبا اسدی و محمود علیقلی آواز، محمود منتظم صدیقی نوازنده سازهای ضربی و تعدادی دیگر توانست موسیقی درست و اصولی را به گوش شنیداری مخاطبان ارایه دهد.

گرچه در رسانه ها مصاحبه چندانی از شریف لطفی درباره ساخت موسیقی سریال «رعنا» منتشر نشده است اما این آهنگساز، نوازنده، پداگوژیست موسیقی و رهبر ارکستر که از او به عنوان بنیانگذار دانشکده موسیقی دانشگاه تهران هم یاد می شود، در برخی از گفت‌وگوهای رسانه ای خود درباره نحوه حضورش در آثار سینمایی و تلویزیونی به عنوان آهنگساز گفته بود: هروقت به من از سوی پروژه ای تصویری پیشنهاد آهنگسازی آن ارایه می شود، اول از دست اندرکاران پروژه می خواهم که بخش هایی از تصاویر فیلمبرداری شده خود ر ابه صورت نامنظم در اختیار من قرار دهند که ببینم نتایج محتوایی تصاویر در چه قالبی است و وقتی ببینم نتیجه عمل چیست و هم در کارگردانی و هم در بازیگری همه چیز در جایگاه خوبی قرار دارد کاملا خودم را در اختیار کارگردان می گذارم و هر آنچه را که لازم باشد انجام می دهم.

این آهنگساز که در ساخت آثارش همواره تلاش می کند تا هم نشینی اصولی بین موسیقی ایرانی و موسیقی کلاسیک فراهم سازد، در یکی از گفت‌وگوهای رسانه ای اش توضیح داده بود: بالاترین تکیه گاه موسیقی ایرانی، دستگاه های موسیقی ایرانی برای روش مندی آفرینش در این گونه موسیقایی است که به اعتقاد من باید در کنار توجه به این مولفه ها به مواردی چون منش و خصوصیت انسانی این موسیقی ها توجه کنیم. در این چارچوب من همواره تلاش می کنم تا هیچ وقت وارد مقوله سفارشی کار کردن نشوم چون باید در ابتدای هر کاری خودم آن تفکر موجود در سریال یا فیلم سینمایی را دوست داشته باشم که اگر چنین نباشید هرگز چنین کاری را انجام نمی دهم.

همین نگاه ایده آل شریف لطفی است که همواره او را به عنوان آهنگسازی گزیده کار در سینما و تلویزیون کشورمان معرفی کرده و در مقام یکی از موثرترین و علمی‌ترین آهنگسازان کشورمان معرفی کرده است. مسیری که می توان در آهنگسازی فیلم های «مادیان» به کارگردانی علی ژکان، «سامان» به کارگردانی احمد نیک آذر، «کنار برکه ها» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «دخترک کنار مرداب» به کارگردانی علی ژکان، «پرنده آهنین» به کارگردانی علی شاه حاتمی، «مسافران دره انار» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «آهوی وحشی» به کارگردانی حمید خیرالدین، «دو همسفر» به کارگردانی اصغر هاشمی، «سکوت کوهستان» به کارگردانی یدالله نوعنصری، «عطر گل یاس» به کارگردانی بهمن زرین پور درک کرد.

چنین ساختاری در آهنگسازی آثار سینمایی و تلویزیونی مدت های زیادی است که در جریان تولیدات سینمایی و تلویزیونی کشورمان به واسطه عقب نشینی آهنگسازان پیشگام موسیقی کمتر دیده شده و فقط عده محدودی از هنرمندان هستند که تلاش می کنند در یک مسیر منطقی منطبق بر آموزه های دانشگاهی و تئوریک حوزه موسیقی به ویژه موسیقی دراماتیک حرکت کنند. فضایی که به نظر می آید می بایست از تجربیات شریف لطفی و هم نسلانش بیشتر از اینها استفاده کرد تا بتوانیم دوباره به دوران باشکوه موسیقی فیلم و تیتراژ دهه ۶۰ با همان امکانات ناچیز و محدود برگردیم.

کد خبر 6094445 علیرضا سعیدی

دیگر خبرها

  • دستمزد نجومی سعید آقاخانی ؛ شایعه یا واقعیت
  • واکنش تهیه کننده نون خ به دستمزد نجومی سعید آقاخانی
  • چرا پخش یک سریال از تلویزیون با بازی پژمان جمشیدی متوقف شد؟
  • دستمزد نجومی سعید آقاخانی واقعیت دارد؟
  • نرخ سرسام‌آور سریال‌سازی تلویزیون فاش شد
  • بازیگر پایتخت در سن ۷۱ سالگی |‌ عکس
  • بازیگری متفاوت عمو پورنگ؛ منتظر این سریال در نمایش خانگی باشید
  • ساخت سریال‌های جدید «الف ویژه» در دستور کار تلویزیون
  • شنیدن ملودی‌های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب است
  • شنیدن ملودی های شریف روی نُت «رعنا»/ موسیقی خوب برای سریال خوب